افتخار دیگر

این روزها روزهای تعطیلات تابستانی است. مصروفیت های بیش از حد در کشورهای اروپایی، مردم را وادار می کند تا ماه جون که ماه قبل از تعطیلات است را، روز شماری کنند. خواست مردم بصورت عموم این است که از قید و بند هر گونه فشارهای روحی و جسمی فارغ باشند و آزادانه هر طرف سفر کنند و از دوستان شان دید و بازدید کنند.

 

در این تعطیلات متأسفانه شنیدیم که ریاست معارف..؟ بهتر است بنویسیم ریاست «جهل» ولایت غزنی در فکر تعطیل کردن مکاتبی در جاغوری گردیده که خود مردم در سال های جنگ و بعد از آن تعمیر کرده اند. این خبر و تصمیم هرچندی که بجایی نمی رسد، اما از جهت دیگر تکان دهنده است که در عصری که مردم دنیا با تمام توان دنبال تعمیر کردن مراکز تعلیمی هستند، ریاست محترم معارف «جهل» غزنی و دولت آقای کرزی در فکر ویران کردن این مراکز افتیده است. خیلی عجیب است..! دقیقاً بیاد دارم که دولت افغانستان یک مکتب ابتدایه در این ولسوالی داشت که معلمین آن اکثراً از مناطق سرحدات بودند و وقتی که برای یک هفته رخصتی می رفتند، سه ماه بعدش بر می گشتند و در طول این مدت، سگ های بیابان گرد جمع می شدند و در داخل مکتب دولتی می خوابیدند. افتخاری را که ولسوالی جاغوری از دولت های اسبق افغانستان داشت، همین بود و بس و این بار افتخاری را که دولت آقای کرزی تصمیم دارد به مردم این دیار ببخشد، تعطیل کردن مکاتبی است که مردم به همت و شهامت خود تعمیر کرده اند. دو افتخار جانانه..!

 

اینجا خیلی جرأتمندانه می توانم بگویم که دولت مردان افغانستان و مخصوصاً کسانی که از پشت پرده بر دولت آقای کرزی فشار وارد می کنند، باید گوش های کر شان را باز کنند و بشنوند و درک کنند که مکتبی را که خود مردم تعمیر کرده باشد، بند شدنی نیست و ممکن نیست تعطیل و یا تقلیل گردد! این خواب را خواب پرستان باید با خود در گور ببرند! این مکاتب را در جاغوری دولت نساخته که بتواند آن ها را تعطیل کند..!

 

منطقه «پشی» از عقب مانده ترین منطقه در ولسوالی جاغوری بشمار می رود. مردم این منطقه نماینده انتخاب می کنند که در کابل رفته و معلم حرفه ای بیاورد. نمایندگان مردم پشی وقتی در کابل دنبال معلم می گردند، می گویند که معلمی را می توانند بپذیرند که مدارک معلمی اش را ببینند و تجربه کاری اش را نیز بدانند چون تصمیم دارند برای معملی که انتخاب می کنند، مبلغ 50 دالر آمریکایی بیشتر از معاش معلمان شهر کابل بپردازند ـ بناءً معلم باید معلمی خوب و حرفه ای باشد. در میان چنین مردمی، مکتب نه بند شدنی است و نه کم شدنی..!

------------------------------------------------

 

نامه ی از آقای عزیزالله رحیمی در ارتباط به این نوشته:

 

 

 

بسمه تعالی

نیم نگاهی به خود

 

احساسات دوست عزیزم جناب آقای پیمان در مورد مکاتب از یک طرف دقت کلمات بکار برده شده از طرف آقای رحمانی از طرف دیگر ، مسایل است که انسان را نسبت به طرح مسایل کلان تر امید وار می کند .

گرچند جامعه ای را سراغ نداریم که ایده ال وفارغ از هیچ عیب ونقص باشد ولی کمتر جامعه  ای است که صادقانه به عیب هایی خویش نگاه انداخته  و در صدد رفع آن برایند .

چون انسان ذاتا و فطرتا دوست ندارد عیب هایش بیان شود وهمین طور عادت کرده به طرف مقابل نگاه کند و عیب هایی دیگران را به رخ شان بکشد غرورش به خودش اجازه نمی دهد  نگاهی به خودش انداخته جایگاهی حقیقی واقعی خویش را پیدا کند .اگر روز ورزگاری یک کسی پیدا شود برایش تذکر دهد ، آن وقت است که آسمان وریسمان را بهم بافته ، زمین و زمان را یکی کرده  وبه هزاران استدلال متوسل می شود  تا مثلا ثابت کند که اشکال کار از خودش نیست بلکه مشکل و تقصیر از دیگران است.

 حالا اگر از بدشانسی از زباندارها کسی دم دستش نبود  ویا نتوانست بر آن تحمیل کند ، شانس ، قسمت و  طالع که هست و می توانیم هر کاسه  وکوزه ای  را برسر آن بشکنیم وهمه ناکامی های خود را به گردن آن زبان بسته بیندازیم .

آقای رحمانی از معدود کسانی است که شهامت این کار را پیدا کرده وتوانسته خود را از لا بلای  افتخاراتی که  از گذشته ها برای ما به یاد گار مانده بالا بکشد و با دید نو و دقیق  نیم نگاهی به جامعه خود انداخته مسایل قابل توجه را مطرح کند که به نوبه خود قابل تقدیر است .

هرچند که  نسبت به نحوه طرح مسایل یاد شده و چند و چون آن زیاد موافق نیستم ولی چیزی از نکته مثبتی که در لابلای کلمات ایشان  نهفته  ، کم نمی کند .

و براین باورم که کلیه دوستانی که علاقه مند به این خطه ی  از هزاره جات هستند تلاش کنند که نقطه های قوت خود را  بکار گرفته و در صدد ترمیم نقطه های ضعف خود برایند .

من شخصا اعتقاد دارم که ما نباید مسایل وافراد  گذشته را  در گیر مسایل خود مان کنیم وآنها را علت العلل واقعی مشکلات خود مان بدانیم  فلان ملا چنین کرد وفلان کمونیست چنان کرد ظلم پذیر گناهش کمتر از ظالم نیست ، ما همه مقصریم از عالم گرفته تا روشن فکر جاهل وافراد عادی جامعه .

در جامعه ای که عادت کرده همیشه تقصیر را به گردن یکی دیگر بیندازد دنبال مقصر گشتن کار بیهوده است چون نخواهی یافت ونتیجه ای  در بر ندارد . لذا به جای شکوه و درد دل از دیگران ، دنبال راه حل آن باشیم البته به صورت جامع و دقیق ، .

مدت زیاد است که مسایل منطقه ذهن ما را به خود مشغول کرده ، ولی از شما چه  پنهان   ، جرات وجسارت بیان آن را نداشتم . چطوری به مردمی که خود را ......... می دانند و بیان می کنند ،   بگویم که شما هیچ چیز در کیسه ندارید و درامد تان صفر است و دارید از کیسه خلیفه  خرج می کنید وادامه این کار  پایان خوبی ندارد .

بدین جهت ما درد دل های خود مان را در قالب نظر سنجی(مشکل جاغوری ها در کجا است )  در موج سوم  مطرح کرده   تا راه حل مناسبی برای آن پیدا کنیم . لذا از علاقه مندان به این نقطه از هزاره جات می خواهیم با مشارکت خود در نظر سنجی ،  ما را دریافتن  راه حل هایی مناسب یاری کند .

براستی مشکل در کجا ست ؟

بی شک گزینه های زیادی وجود دارد که در پیشرفت انسان تاثر دارد وموثر است وبه تعبیر دیگر معیارهای زیادی برای ترقی وکمال یک جامعه وجود دارد که بعضا نقش کلیدی را بازی می کند و به تعبیر سوم جامعه ای  را می توان به حساب آورد که در مقام عمل با استفاده از متد و روش های منطقی به نقش هایی کلیدی جامعه دست رسی داشته باشد تا بتواند  خود و دیگران روی شخص واشخاص حساب جدا گانه ای  باز کند .

و به تعبیر چهارم  به راستی با چه معیار های مشخصی می توان جامعه ای را محک زد و به آن بالید ؟

 

از همه معیار ها ،  آنچه که قابل توجه است معیار هایی است که نقش کلیدی دارد. یکی ازین معیار ها علم و سیاست است.  اشخاصی که با درایت و مدیریت اش توانسته با شد  پایگاهی اجتماعی  برای خود باز کند  و خود را از پله های ترقی بالا بکشد  و در زمامداری کشور، خود را سهیم کند و کسی نتواند نقش آن را منکر شود . براستی در حال حاضر از این منظر و جایگاه حرفی برای گفتن دارید ؟

معیار دیگر که از همه بیشتر  به چشم می خورد  اقتصاد است در این مورد چه تدابیری اندیشیده اید ؟ . با چهره های  علمی و سیاسی و اقتصادی  است که خود را می توانیم به جایگاهی بالا تر برسانیم و با این دو ابزار قدرت مند پشرفته ی  امروزی که علم  واقتصاد است  می توانیم به خود ببالیم  وبه آن افتخار کنیم.

سوالی که مطرح است این است که چه کار کنیم تا به آن ابزار قدرتمند دست رسی داشته باشیم و یا به تعبیر دیگر،  مشکل در کجا است ؟ که ما نتوانستیم تا به آن دو ابزار قدرتمند برسیم .  این جا است که این نظر سنجی -  که یکی از راه های پیشرفته دنیایی امروزی است گر چند جامع وکامل نیست ولی -  خیلی می تواند در حل این مشکل به ما کمک کند .

 نتجه نظر سنجی تا بحال هم ناراحت کننده است  وهم مایه ی  امید ،  نا راحت کننده  بدان جهت که مرض مزمن که تا بحال متوجه نشده بودیم  خیلی ریشه اش عمیق تر از آن است که تصور می کردیم ،  برای اینکه نسل های گذشته که سالها با آن زندگی کرده و خو گرفته وجز لاینفک زندگی و عادت روز مره اش  شده دیگر انتظار تغییر و تحول کار خارق العاده است و نمی توان  انتظار داشت و نباید بر آنها زیاد سخت گرفت  و  وقت خود را تلف کرد .

ولی امید واری زیاد دراین است که  طیف وسیع از جوانان این خطه ای از هزاره جات نسل جوان هستند .  نسل جوان که در اقصاء نقاط  دنیا داخل و خارج ، و در دنیایی غرب زندگی می کنند و در لابلای آنها  از دانش آموز معمولی گرفته تا دکتر و مهندس مشاهده می شود .  و در این نقطه از کره خاکی که ما در ان زندگی می کنیم  شاهد مجموعه های فرهنگی زیادی هستیم  بنام " جامعه فردا"  بلاغ " طرح نو" مجمع علماء"  که افراد متشخص و با گرایش هایی متفاوت  در آن به چشم می خورد و یا به آن مجموعه ها همکاری دارد  و می تواند نقش تعیین کننده در سیاست و اقتصاد کشورش ایفا کند .

البته همه این آمال ها  وارزو ها وقتی می تواند تحقق پیدا کند تا آن مرض مزمن و مهلک را شناسایی کرده- که به الحمد الله تا حدودی شناسایی شده - از بین ببریم  و با تحمل یگدیگر بتوانیم  خود  را مصداق واقعی این منطقه  قرار دهیم  آن وقت است که می توانیم به آینده سر فراز و نام پر افتخار و جاغوری سر بلند امید وار باشیم.

یا حق عزیزالله رحیمی

12/5/1386

مدیریت   موج  سوم