حبیب پیمان

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های شخص صاحب وبلاگ می باشد!

حبیب پیمان

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های شخص صاحب وبلاگ می باشد!

چت روم

سلام گرم و صمیمی


تمام دوستان دیار دور و نزدیک را سلام. خوشحالم از اینکه انترنیت کم کم مرزهای جغرافیایی ارتباطات از میان بر می دارد و زمینه حال و احوال پرسی را با تمام هموطنان، همزبانان و نهایتاً هم نوعان فراهم می آورد. این جای بسی خوشی است. زمان و گذشت آن عجیب است. گاهی آدم را آدمتر می سازد و گاهی هم برعکس آن. همین زمان است که گاهی نجار را آهنگر و آهنگر را خیاط، خیاط را سیاستمدار و سیاستمدار را تجار و غیره می سازد. باز هم همین زمان است گاهی می سازد و گاهی نمی سازد. در میان این ساز و باز، من ناخود آگاه به وبلاگ نویسی علاقه مند شده ام در حالیکه فارسی ام خوب نیست. 


اولین بار است در دنیای وبلاگ وارد می شوم. از اینرو به نظریات، پیشنهادات و انتقادات سودمند شما شدیداً نیازمندم. شعر تحت عنوان «چتروم» را بخوانید و نکات برجسته و ضعف آن را برایم بگویید. قبلاً و قلباً تشکرچت روم تراپاس دادم که چت روم بساز

نگفتم که در جان مردم بتاز


تو این ساختی و بمن تاختی
کی آموخته ات اینهمه تخت و تاز؟


زفلمیدن «ویب کامت» عیان
بیابم عمل خانه ات را براز


من اینجا نه از بهر جنگ آمدم
نه از بهر شنیدن صوت و ساز


همین ساز و سه تار هفتبند را
بگردن بیاویز و در قم بساز ـ  (منظور از سازیدن، نواختن و ساز زدن است)


بوی تندی آروغ زدنهای تو
بویش بوی سیر است نه بوی پیاز

---


نویسم روی تخته ی سرنوشت
همه بُرد وبازم درین بُرد و باز


سخن های شیرین دوست مرا
نه محمود میگفت نه دوستش ایاز


بخند ای پری پیکرم  ـ ناز کن!
که ناز ترا راز، نازست و ناز


اگست 2005 دنمارک