حبیب پیمان

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های شخص صاحب وبلاگ می باشد!

حبیب پیمان

این وبلاگ منعکس کننده نظرات و دیدگاه های شخص صاحب وبلاگ می باشد!

گزارشی از کنسرت داود در اسلو

سلام دوستان عزیز! سال نو میلادی را، با اینکه یک سال ما و شما را کهنه ساخت، به شما تبریک می گویم. قسمیکه وعده کرده بودم که از کنسرت داود جان سرخوش در شهر اسلو ناروی برای تان قصه می کنم، متن ذیل را با چند تا عکس برای تان تهیه کرده ام.

 

کنسرت داود سرخوش در اسلو، کنسرت جالبی بود و یک سلسله چیزهای نوی را با خود ضمیمه کرده بود، از جمله نشر مستقیم از طریق انترنیت. در این کنسرت بیش از ۱۰۰۰ نفر در سالن کنسرت آمده بودند و حضور فزیکی داشتند و بیش از ۵۰۰۰ نفر دیگر از آمریکا گرفته تا آسترالیا این کنسرت را بصورت زنده از طریق انترنیت تماشا می کردند. البته نشر مستقیم این کنسرت مشکلاتی را نیز داشت و بینندگان دچار مشکلات زیادی می شدند اما چیزی که جالب بود، اینکه ما در کار خود موفق شدیم و بینندگان انترنیتی قسمت های از کنسرت را حد اقل تماشا کردند البته با صدا و تصویری که گاهی خوب بود و گاهی هم خوب نبود.

 

کنسرت طبق پلان و برنامه از قبل تهیه شده، در روز شنبه 30 دسمبر ساعت 19 به وقت اروپای شمال آغاز گردید. برگزار کننده این کنسرت آقایان امید امانی، هادی رضایی، رسول گوهری، جواد احمدی و مرتضی خاوری بودند. لطیف اکبری و همسرش فاطمه بیگ که مجری کنسرت بودند، سر ساعت 19 در صحنه حاضر شدند و حاضرینی که از راه های خیلی دور و نزدیک تشریف آورده و در کنسرت شرکت کرده بودند را، خوش آمدید گفت. به تعقیب آن از آقای نبی دلنواز دعوت شد تا چند آهنگی روی دمبوره اجراء کند. نبی جان دلنواز، طوریکه از نامش پیدا است، با سه پارچه زیبا دل ها را نوازش داد. به دنبال آن، آقای حمزه واعظی به نمایندگی از گروه برگزارکننده به تمام شرکت کنندگان خوش آمدید گفته و مخصوصاً مقدم داود سرخوش را در کشور محل اقامت شان ناروی، خیر مقدم گفت. به تعقیب آن، چند تا از نونهالان که هرکدام شان یک حرفی از جمله «خوش آمدید» و «Velkommen» را در دست داشت، بصورت هنری مردم را خوش آمدید گفتند که واقعاً جالب و زیبا بود.

 

پرده از صحنه دور می رود و داود سرخوش با دمبوره نمایان می شود که نغمه خیلی خفیف و ظریف را می نوازد. چند ثانیه که می گذرد، وحید جان که تبله نواز این کنسرت است، از سمت راست در صحنه حاضر می شود و آهسته آهسته به نواختن تبله اش شروع می کند. در پی آن فرزاد جان حبیب، که انگشتان جادوگری در نواختن کیبورد دارد، از سمت چپ صحنه نمایان می شود و در پشت کیبودش قرار گرفته و به نواختن می پردازد. اینجا است که صدای موزیک در سالن گنج می کند و داود دمبوره را سرجایش گذاشته و چنین آغاز می کند:

موهای تیدپرک بلی قلم تو....

سرزمین من...

دل من شکوه نکن...

 

در این هنگام صدها نفر از جوانان رجوع می کند بسوی صحنه اما انتظامیه خیلی قوی که موجود بود، مانع می شود. شور و هلهله به حدی اوج می گیرد که منی که در پشت یکی از کامره های فلم برداری بودم، نتوانستم ببینم و بفهمم که داود کجا شد و چه اتفاقی افتاد ـ چون رجوع کنندگان آنقدر هیجانی گردیده و به وجد آمده بودند که یکی سر شانه دیگری بالا می شدند طوری که صحنه را برای چند دقیقه از چشم کسانی که در وسط سالن بودند، ناپدید کردند. کنسرت بیشتر از یک ساعت و نیم به همین صورت ادامه یافت تا مجری کنسرت دوباره آمده از جوانان تقاضا کرد که حد اقل از شانه های همدیگر پایین شوند تا مزاحم دیگران نباشند.

 

بخش اول کنسرت به همین ترتیب خاتمه یافت و بخش دوم بعد از نیم ساعت تفریح آغاز گردید. مجری کنسرت، لطیف اکبری، از هارون جان یوسفی که از لندن تشریف آورده بود، خواهش کرد تا چند پارچه طنز برای حاضرین بخواند. هارون یوسفی طنز «کیسه مال» و «گدودی» را با مهارت خاصی که در دایره هنر و ادبیات دارد، خواند طوریکه دل ها همه پر می کشیدند بسوی فضا. در آخیر آقای یوسفی در مورد داود سرخوش چند جمله ای گفت ـ این گونه که داود سرخوش نسلی را تربیه کرده که هیچ هنرمند دیگری این کار را نتوانسته است. وی ادامه داد و گفت که داود سرخوش هر شعری را که انتخاب می کند و هر آهنگی را که می خواند، سنجیده می خواند و رویش فکر می کند، بناً داود سرخوش را نمی توانیم با اکثریت قاطع هنرمندان امروزی افغانستان مقایسه کنیم و من این توفیق را به داود جان سرخوش تبریک می گویم..!

 

کنسرت ساعت 22:45 خاتمه یافت و اگر مبالغه نکرده باشم، دل ها به سالن کنسرت باقی ماند و مردم بصورت فزیکی آهسته آهسته سالن را ترک کرده رفتند طرف خانه و کاشانه شان.

 

البته مشکلاتی که در این کنسرت وجود داشت، کمبودی جای بود و بلیط های کنسرت هم به اندازه چوکی های موجود در سالن چاپ شده بودند که روز جمعه ساعت 10:00 آخرین بلیط ها به فروش رسید و فردایش که کنسرت برگزار می شد، بیش از صدها نفر در پشت دروازه سالن منتظر ماندند اما خوشبختانه در اخیر تقریباً 99 در صد کسانی که نتوانسته بودند بلیط بدست آورند، داخل سالن آمدند و خلاصه قسمت های از کنسرت را تماشا کردند.

 

 

عکسهای دیگر از کنسرت اسلو

 

شاد و موفق باشید!

 

نظرات 36 + ارسال نظر
Enayat یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 00:31

salam hahhahhaha chi khob ba maza neweshta kide aw habib jan tokh ko mora da gere talib nade hahhahaha albata shokhi bud waqean concert khob bud arozo daram fard farde hazara dar har jay hast peroz wa sar boland basha da har kare mashghol hast --------- wa da akhir filme kabul express ra ham mahkom monim---Enayat az München

دوست دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:27

سلام . دیدی که چطور برف بام خود را بیشر مانه بالای بامت انداخت و چهره ات را به تصو یر کشید .چقدر جالب سرو ده بود داود سر خوش :
کاشکی کافر بو دی دشمن مو الی ـ
نمیشیشد گوش دستر خون مو آلی ـ
او کاری را که کافرو نمیکرد ـ روا زه دوست مسلونمو آلی.

باچه آزره سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:13 http://bacheazrablogfa.com

کاکای عزیز سلام
گزارش از : تقبیح فیلم موهن کابل ایکسپرس را در باچه آزره ببینید

احمد سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 23:02

سلام عزیز دل برادر
گزارش خوبی از کنسرد دادود جان سرخوش تهیه کردی
اما ادمی که مثل مه در ایران است دستش از کنسرد کوتا تاکی باید منطزیر سی دی کنسرد داود در ناروی باشد
تشکر پیمان عزیز نازنین

me شنبه 23 دی‌ماه سال 1385 ساعت 19:46

shittttttt arabs karekatoriste mohammada koshtan...

sepas یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:18 http://www.khalis.blogfa.com

سلام دوست عزیز

خوبین
مطلب زیبایی بود...............

واقعا وبلاگ زیبایی دارین...........
با مطالب زیبا.............. اگه لایق بودیم به ماهم سری بزن
به امید دیدار[گل]

نو اندیش سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 16:02 http://faslirehaie.blogfa.com

دوست گرانقدر سلام !
یادداشت " دستان پنهان در قوام دهی فلم کابل اکسپرس " را میتوانید در وب " فصل رهایی " بخوانید و از نظریات صائب شما در بررسی و محکوم نمودن این فلم استقبال می گردد. کامگار باشید

محمدجاوید کاظمی جاغوری چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:51 http://www.jaghori.net

واقعیت
انتشار فیلم «کابل اکسپرس» نشان دیگری از فاشیسم قومی ونفاق ملی درافغانستان بود. شکی نیست که این فیلم به حیثیت فرهنگی و اجتماعی و ملی و حتی دینی مردم هزاره ضربه وارد کرده و خواهند کرد. این فیلم در واقع ادامه و یا شروع جنگی خصمانه تر از جنگ های نظامی برعلیه مردم هزاره به حساب آمده و نابودی هویت و حیثیت فرهنگی و ملی مردم هزاره را هدف قرار داده است. این فیلم در نوع خودش بسیار توطئه آمیز و خصمانه است زیرا که همزمان به زبان های انگلیسی, فارسی وهندی دوبلاژ شده و در سطح وسیع پخش گردید. مهمترین هدف دست اندرکاران پشت پرده این سناریوی حساب شده آن بود که در سطح ملی و بین المللی به بدنامی مردم قهرمان هزاره دامن زده و عقده های شکست سیاسی و نظامی خودشان را در مقابل مقاومت های عدالت خواهانه وفاشیسم شکن هزاره هاالتیام بخشند.
چند نکته در مورد این فیلم بسیار حساب شده و توطئه آمیزبه نظرمی رسد:
1. اولین مساله ایجاد نفاق ملی درافغانستان است که همواره با دامن زدن به تنش های قومی دنبال می شود و هدف اصلی آن چیزی به جز تضعیف وحدت ملی و قدرت ملی درافغانستان نیست. از این جهت عاملان اصلی این توطئه، خائنان ملی افغانستان محسوب می شوند.
2. مساله دیگر حلقه های سیاسی و قومی دست اندرکار این توطئه ملی است که در داخل کشور وجود دارد و ضروری است که در این مرحله افشا شده و برای نابودی ویا لااقل رسوایی ویا جلوگیری از چنین اقدام های نفاق افکنانه ملی، در آینده جدیت به عمل آید.
3. مساله مهم دیگر مربوط به مردم قهرمان هزاره است که باید مورد توجه قرار گرفته و در این مرحله به شناسایی نفاق افکنان ملی و دشمنان زخم خورد خود توجه داشته باشند و برای تنبیه عاملان مستقیم و غیر مستقیم این توطئه ملی و قومی بسیج شده و جدیت کاملی را به انجام رسانند. توجه داشته باشند که این مساله بسیار خطرناکتر ازهر اقدام سیاسی ونظامی دیگر شمرده می شود زیرا که منجر به فرهنگ سازی حساب شده ی برعلیه مردم هزاره در سطح ملی و بین المللی می شود آنهم نه تنها نسبت به یک گروه و یا جریان خاص که توطئه عمیق وحساب شده ی برعلیه تمام مردم هزاره افغانستان است.
4. این فیلم با همکاری حساب شده ی بخشی از نیروهای دولت کنونی افغانستان ( وزارت دفاع ، وزارت اطلاعات وکلتور، وزارت خارجه و...) وبا استفاده از امکانات ملی مردم دردولت افغانستان ساخته شده است.
5. ساخت این فیلم قطعا بدون اطلاع مقامات دست اندرکار دولت نبوده است زیرا منطقی به نظر نمی رسد زیرا که در ساخت این فیلم قطعا اطلاع ازسناریوی اصلی و حتی جزئیات فیلمنامه وجود داشته و با این وجود همکاری صورت گرفته باشد.
6. مساله دیگر همکاری دولت و نیروهای سازنده فیلم در کشور هند است. این مساله نیز بدون شک در ارتباط با برخی از حلقه های سیاسی همسو با سیاست های کشورهندوستان – و در مقابله با سیاست های پاکستان محور- صورت گرفته است که از این جهت هم نیروهای افغانی همسو وهم نیروهای هندی ودولت هندوستان، متهم اصلی مردم افغانستان وبخصوص مردم هزاره به حساب می آید.
محورهای مهم این توطئه
محور های مهم این توطئه ملی را می توان در چند جنبه مهم مورد پرسش قرار داد:
1. چه کسانی دست اندرکاران اصلی این سناریو محسوب می شوند؟
2. مهمترین اهداف آنها چیست؟
3. چرا به چنین نفاق و خیانت ملی روی آورده اند؟
4. مهمترین سئوال اصلی از دولت افغانستان، جامعه فرهنگی و مردم هزاره آن است که با چنین خیانت های نفاق افکنانه باید چکارکرد؟
دریک سیرمختصر نسبت به روند شکل گیری این توطئه پوچ وخائنانه بخوبی می توان ریشه های اصلی این نفاق ملی را شناسایی کرد.
ریشه های اصلی
هرچند توطئه ونفاق ملی در تاریخ افغانستان امری شناخته شده وروشن است، اما هزاره ها دراین مورد نه تنها یک استثنا جدید که قربانیان همیشگی نفاق ملی به حساب می آیند. مردم هزاره قربانیان دایمی استبداد قومی وسیاسی بوده ودر تاریخ این کشور 62% آنها نابود شده است. این نوع ستم برهزاره ها محدود یه یک دوره ویا یک حاکمیت خاص نبوده ونیست زیرا آن چه معلوم است تا زمان های ادامه می یابد.یکی از جنبه های مهم و بسیار تاثیر گذار ستم برهزاره ها جنبه های تحقیر و توهین اجتماعی و فرهنگی است که حیثیت و هویت آنها را هدف قرار داده و خواهد داد واین امر ریشه های اصلی توطئه برعلیه هزاره ها را تشکیل می دهد. با این وجود و باگذرازتاریخ تلخ نفاق و توطئه قومی ومذهبی برعلیه هزاره ها، در این برهه فقط می خواهیم ریشه های این توطئه را در دوران معاصر و خصوص سه دهه اخیر بررسی کنیم.
علی رغم ستم های بی نظیر قومی برعلیه مردم هزاره ، اینها صادق ترین مردم در دفاع از استقلال و تمامیت ارضی افغانستان به حساب می آیند زیرا زمانی که دیگران استقلال این کشور را بفروش برده اند مردم هزاره همراه با سایر مردم افغانستان با رشادت های خودش در دفع بیگانگان جدیت کاملی به خرج داده و صداقت ملی خویش را به اثبات رسانده اند. علاوه بر این مساله مردم هزاره صداقت ها وحماسه های بی نظیری را درتاریخ افغانستان آفریده اند که جای انکار نیست.
با این وجود چرا این مردم قهرمان مورد انواع بی مهری ها وتوطئه ها قرار می گیرد که هر بار دلی از این مردم را با خون وخاک آغشته می کنند؟ ما به فصلی از حماسه های مردم هزاره در دوران معاصر و صداقت ها و خدمت های این مردم به ملت وکشورافغانستان اشاره می کنیم:
هزاره ها و پیشتازی در جهاد
دوران جهاد یکی از دوره های طلایی تاریخ کشور وعصر مبارزه مکتبی مردم مسلمان افغانستان بود. در این دوره طلایی اولین جرقه های انقلاب و جهاد مردم افغانستان از مناطق هزاره نشین آغاز شد و قربانیان نخستین قیام ها را نیز هزاره های انکارشده و مظلوم تشکیل می داد. «قیام چنداول» کابل در23 حوت 57 اولین نمونه از انقلاب اسلامی هزاره های افغانستان است که برای تمام جهانیان شناخته شده است.
نمونه دیگر، درانقلاب پیشتازانه هزاره ها، قیام اسلامی و جهاد مردم هزاره درمنطقه« دره صوف » در مزار شریف است. پس از قیام این مناطق بود که سایر افغانستان دست به قیام زده و شعله های انقلاب اسلامی و جهاد مردم مسلمان افغانستان از هرقوم وزبانی گسترش یافت. «هزارجات افغانستان » اولین مناطقی بود که در کمترین زمان ممکن از لوس وجود کمونیست ها آزاد شده و در تداوم مبارزات اسلامی با سایر اقوام افغانستان همگام بود.
در دوران جهاد علی رغم تمام قهرمانی ها و رشادت ها، شکی نبود که مردم هزاره به مظلومیت ومهجوریت کم نظیری گرفتار بود. یکی از نمونه های این مهجوریت، مظلومیت در جهاد بود که هر گز مورد توجه جهانیان وکشور های همسایه قرار نگرفته ودر مواردی نیز مورد انکار و بی مهری برخی از سران بی خرد سیاسی افغانستان نیز قرار می گرفت. تمام کمک های بی حساب و کتاب مالی ، تسلیحاتی و سیاسی کشورهای جهان را گروه های خرد و بزرگ پیشاور نشین دریافت می کرد اما برای مردم هزاره از کمک بین المللی خبری نبود تنها چیزی که وجود داشت کمک های منت بار و اندکی بود که کشور ایران به عمل می آورد.
با این وجود و با تمام مشکلات و مظلومیت، جهاد مردم هزاره همراه با سایر اقوام افغانستان به پیروزی رسیده و کشور به استقلال رسید و مردم هزاره همانند سایر اقوام برادر افغانستان به امید تشکیل حکومت اسلامی و فراگیرمنتظر ماند که مسافران پیشاور چه می کنند؟! آیا این بار حکومت جهادی و اسلامی تشکیل خواهد شد که عدالت اسلامی در تمام ابعاد آن عملی گردیده و تمام اقوام افغانستان به حق شایسته ای خویش نایل آیند؟
اما متاسفانه آن چه در اولین مرحله دیده شد، نه عدالت اسلامی ، بلکه انحصار گرایی سیاسی و قومی بود که در مورد سیاست وحکومت افغانستان اعمال شد زیرا در اولین مرحله هم هزاره ها و هم برادران ازبک - که درنابودی دولت کمونیستی و پیروزی جهاد نقش مهم داشت- مورد انکار سیاسی قرار گرفت.
جنگ های کابل سرآغاز نفاق و خیانت ملی
باسرنگونی دولت نجیب زمینه ای فراهم شد که بسیاری از نیروهای جهادی وارد کابل شد و هرکدام بر موقعیت های اداری، نظامی وشهری دست یافت که در این زمینه همکاری نیروهای جهادی هزاره ها وازبک ها همراه با نیروهای شمالی یک نقطه عطف به حساب می آید.
اما نکته جالب توجه آن است که همکاری هزاره ها وازبک ها در امر سرنگونی دولت نجیب و تصرف شهر کابل نه تنها مورد ارج گذاری دیگران قرار نگرفت که سرآغازی برای توجه و توطئه برعلیه آنها شمرده شد.
دولت به نام مجاهدین وقتی در کابل استقرار یافت هیچ حقی برای هزاره ها و ازبک ها در دولت قایل نشده بود اما با این وجود از همکاری آنها در امنیت و سیاست شهر کابل و بلکه تمام کشور سود می برد. تنها پس از چندی بود که جناب مجددی واقعیت های سیاسی افغانستان را دریافته و واقعیت سیاسی هزاره ها وازبک ها را در دولت خودش مورد پذیرش قرار داد.
این دوره بسیار کوتا- سه ماه- می رفت که به زودی سپری شود اما وقتی که سنگرهای نظامی و موقعیت جنگی کوه های اطراف کابل استحکام و استقراریافت، کارشکنی های دولت جناب مجددی نیز آغاز شده و فعالیت های خیرخواهانه ای وی به شکست انجامید.
نیروهای فاشیست حاکم برکابل نه تنها به صرف انکار سیاسی ازبک ها وهزاره ها بسنده نکرد، که در یک اقدام جاهلانه بر علیه ازبک ها حکم جهاد داده و آنان را کافر خواند. این توطئه ها در شرایط کنونی نیز برعلیه این دو قوم و به نحوی ادامه می یابد. تحولات سیاسی مربوط به ولایات شمال – توطئه برعلیه جنبش اسلامی شمال و دوستم- و توطئه فیلم کابل اکسپرس نمونه های این گونه فاشیسم گرایی قومی است که هراز چند گاهی سر برمی آورد.
نیروهای نظامی و گروه های مستقر در کوه های اطراف کابل نه تنها به ناکامی دولت جناب مجددی فکر می کردند، که سناریوها وطرح های سیاسی ونظامی بلند و بالایی را برای نابودی مردم وملت افغانستان پیش رو داشتند.
عمده توطئه های سیاسی بر محورایجاد نفاق قومی وملی بین مردم و اقوام باهم برادر افغانستان شکل می گرفت زیرا آنها پیروزی و حاکمیت انحصاری خودشان را درایجاد نفاق اجتماعی بین اقوام و تضعیف سایر نیروهای سیاسی پی گیری می کردند. این سیاست همان سیاست کهنه « تفرقه بیانداز و حکومت کن» بود که سالها در سیاست جهان تجربه شده بود.
جنگ های کابل به هدف حذف سیاسی سایر نیروهای قدرت مند اقوام از کابل راه اندازی شد که در نوک این سیاست، حمله و جنگ برعلیه مردم قهرمان هزاره قرار داشت و این سرآغاز اصلی ایجاد نفاق ملی و توطئه برعلیه مردم هزاره بود.
نیروهای که به حاکمیت انحصاری و فاشیستی خودشان می اندیشید برای حزف هزاره ها از تمام توان خود استفاد کرد و جنگ های خونینی را به هدف نابودی آنان به راه انداخت و مردم هزاره را با سایر اقوام و نیروهای نظامی کابل- نیروهای سیاف- درگیر کرد که دراین هدف شوم خودش از زمینه های منفی ، روانی وتاریخی هزاره ها باسایر اقوام بنحو توطئه آمیزی استفاده کرده و نفاق ملی بین اقوام را دامن زد.
خود آنها مردم هزاره کابل را از موقعیت های کوه های اطراف در عوض یک نخ سیگار هدف گلوله قرار می داد و حتی مردم عادی هزاره را طعمه شیرهای باغ و حش کابل کرد اما در عین حال با تبلیغات خودش دامنه نفاق ملی را بین اقوام افغانستان و مخدوش کردن چهره مردم هزاره سامان می داد که توطئه میخ زدن هزاره ها برسر سایرین نیز یکی از این توطئه های نفاق افکنانه بود.
هیچ کس پیدا نشد که هزاره ها میخ برسر نظامیان آنها زده باشد اما با این وجود چنین تبلیغ کردند. چطور می توان جنازه نظامی را پیدا کرد که از مردم هزاره تحول گرفته باشند و میخی در سر او بوده باشد؟ و اگر هم کسی بوده که از خود نیروهای نظامی فاشیست تحویل گرفته اند براستی که خود آنها چنین کرده اند و به این طریق خواسته اند که نفاقی بین مردم واقوام افغانستان ایجاد کنند و بدین وسیله مردم هزاره را بدنام کنند.
برخی موقع تبلیغ کردند که هزاره ها میوه های کابل و آب آشامیدنی را آلوده کرده است اما وقتی تحقیق شد معلوم شد که خود نیروهای فاشیست وانحصار طلب حاکم به چنین اعمال ضد بشری و ضد اسلامی دست زده اند و حتی نیروهای حزب وحدت چند نفر زن را دستگیر کرد که در حال پیچکاری زهر درداخل میوه های کابل بود از آنان عکس گرفته شد و در اخبار کابل رسوا شد که براستی توطئه خائنانه نیروهای انحصار طلب کابل بود.
مهمترین دلیل ما در نقش نفاق افکنانه و مخرب نیروهای حاکمیت انحصار طلب کابل بیانیه پایانی جناب مجددی است که براستی و منصفانه گوشه های کمی از نفاق و خیانت ملی آنها را در ایجاد دشمنی بین اقوام افغانستان وعلی الخصوص مردم هزاره به خوبی افشا کرده است.(مراجعه کنید به بیانه پایانی مجددی درکتاب اردو و سیاست از نبی عظمیمی قسمت آخر کتاب ص 623).
خیانت های ملی گروه انحصار طلب کابل به این گونه مسایل هم محدود نمی شد بلکه غارت دارایی و طلاهای پشتوانه های ارضی و بانکی افغانستان یکی از این نمونه ها است.( اردو و سیاست ص 625) و سپس با همکاری مداوم و نزدیک با کشور روسیه – دشمن جهاد ومردم افغانستان- به چاپ پول های بدون پشتوانه روی آوردند و به این طریق تمام هستی مردم افغانستان را نابود کردند و حتی به جهاد افغانستان خیانت روا داشته و تمام سرمایه های این کشور را به کشورهای بیگانه فروختند که برخی از این جنبه ها معلوم وبرخی از جنبه های هنوزهم نا معلوم است و در آینده معلوم خواهد شد.
یکی از جنبه های خیانت ملی انحلال اردوی افغانستان بود که بقول نبی عظیمی به هدایت مستقیم کشورهای خارجی صورت گرفت. ( کتاب اردو و سیاست بخش سوم ص 608)
تمام این خیانت ها در یک طرف اما جنایت دیگر فاشیت های انحصار طلب حاکم برکابل قتل عام هزاران زن و کودک و تجاوز و جنایت های ناموسی برمردم کابل و هزاره ها درافشار بود. این جنایت ها امروز بعد بین المللی پیدا کرد که تمام سازمان های حقوق بشر از آن مطلع بوده و محکوم کرده اند. فاجعه قتل عام و جنایت افشار به « زخم خونین کابل» معروف شده است.( کتاب اردو و سیاست ص 630) از جنایت های قاتلان افشار امروز فیلم ها و سند های زنده بسیاری در دست است که در سینه تاریخ به یاد گار مانده و روزی افشا خواهد شد و این امر می تواند بسیار محکم تر از فیلم کابل اکسپرس بیانگر واقعیت های تلخ تاریخ معاصر افغانستان باشد.
این جنایت کاران ضد اسلامی و ملی حتی در شب شکست نظامی هزاره ها از کابل وقتی که به قتل عام کودکان و زنان، و تاراج خانه های مردم غرب کابل مشغول بودند دریک مصاحبه رادیویی با خبرنگار بی بی سی به صراحت گفتند که« ما به خون هزاره ها تشنه هستیم» .(رادیو بی بی سی شامگاه 22 حوت 1373) در شرایط کنونی هم کارگردانان اصلی توطئه در کابل اکسپرس همان تشنه به خونان هزاره ها هستند که اصل توطئه را طرح ریزی کرده و اکنون از آن بهره برداری می کنند.
لذا کارگردانان واقعی « فیلم کابل اکسپرس» گروه های سیاسی و قومی فاشیست و انحصار طلبی هستند که زخم خورده های مردم هزاره می باشند واز شکست خوردگان واقعی طرح و اندیشه عدالت خواهی و مشارکت اقوام در سیاست افغانستان به حساب می آیند.
اهداف اصلی توطئه گران در کابل اکسپرس
تمامی این توطئه ها به هدف نفاق ملی و حذف سیاسی هزاره ها از صحنه سیاسی افغانستان پی ریزی شد اما با این وجود هرگز موفق نشدند زیرا که در مرحله اول قادر به تشکیل حاکمیت انحصاری خویش صرفا در کابل نشد و سپس در چند روز و به زودی مضمحل شدند و پس از نا بودی« دزدان و سنگ فروشان کوهستانی» افغانستان به امنیت وآرامی رسید.
اهداف اصلی فاشیست های نفاق افکن (شخصیت های حقیقی وحقوقی )چند چیز است:
1. انتقام از هزاره ها به خاطر شکست طرح انحصار و فاشیست سیاست درافغانستان.
2. تداوم سیاست نفاق بیانداز و حکومت کن بین اقوام برادر در افغانستان که از این راه مردم هزاره را در محور این توطئه قرار می دهند و خود به فرصت طلبی سیاسی و اجتماعی برای سیطره انحصاری بر افغانستان فکر می کنند.
3. ایجاد بد نامی درسطح مردم افغانستان و عرصه های بین المللی نسبت به هزاره ها به هدف انحراف اذهان مردم دنیا از جنایت ها و نفاق افکنی های خودشان در طول دوره حاکمیت انحصاری وفاشیستی.
4. ارضای خوی نفاق افکنی و توطئه در این گونه گروه های فاشیست وانحصار طلب که ناشی از نوعی مرض و انحراف دینی واسلامی است.
این ها از این که نتوانستند به حکومت انحصاری خویش دست یابند و با ناکامی شکست خوردند، از تمام مردم افغانستان و خصوص هزاره ها که سنگرهای اصلی مقاومت و عدالت را شکل داده بودند ناراحت هستند و از این رو به توطئه برعلیه مردم هزاره و نفاق افکنی بین اقوام ادامه داده و خواهند داد. اما به کوری چشم آنها می خواهیم بگویم که آنقدر ناراحت باشند که از این ناراحتی بمیرند زیرا که مردم قهرمان هزاره درکنار سایر اقوام و مردم افغانستان با برادری و دوستی زندگی دوباره ای را آغاز کرده اند . زندگی که تمام گروه های فاشیست و انحصار طلبان تاریخ را به خوبی می شناسند و نفاق اندازی های شکست خورده آنان را هم به خوبی درک می کنند و مردم هزاره امروز بسیار قدرتمند تر از آن است که با این توطئه های خائنانه از صحنه بیرون رفته ویا از فریب و توطئه کسی ضرر ببیند.
این ها بخشی از جنایت های فاشیسم انحصار طلب درکابل بود. وبخش های زیاد دیگری نیز هست که در آینده و درسینه تاریخ محفوظ است و نسل های آینده افغانستان خواهند دانست. اما این نوشته صرفا به عنوان نقطه شروع این نفاق ملی و معرفی توطئه گران اصلی هزاره ها و مردم افغانستان شمرده می شود.
نقطه های دروغ فیلم کابل اکسپرس
در ارتباط با نکته های غیر واقعی و دروغ این فیلم چند نکته قابل تذکر است:
1. درفیلم کابل اکسپرس گفته شده که هزاره ها خبرنگاران را می کشد، این دروغ محض است زیرا در تمام تاریخ این کشور و خصوص دوران سی ساله گذشته هیچ خبرنگاری توسط این مردم توقیف ویا آزار و اذیت نشده است وکسی حتی گلایه ای را نیز در این زمینه از هزاره ها مطرح نکرده اند.
چرا نمی گویند که واقعا چه کسانی بودند که براستی قاتل خبر نگاران خارجی در افغانستان بود؟
2. در فیلم آمده است که مردم هزاره اجناس را غارت کرده و به پاکستان می فروشند. براستی چه کسانی دزدان واقعی سرمایه های فرهنگی, اقتصادی و نظامی ملت افغانستان است ؟ و چه کسانی بر سرمایه های افغانستان دست داشت؟ که بعد ها به پاکستان فروخت؟؟ آیا هزاره ها مرزی به سوی پاکستان دارند؟ آیا در حالی که امنیت جانی مسافران هزاره بسوی پاکستان تامین نبوده ونیست، منطقی است که بگوییم هزاره ها اجناس دزدی را به بازار های پاکستان می فروشند؟؟؟
3. چه کسانی بر منابع معدنی سنگ های قیمتی لعل و جواهر و... افغانستان دسترسی داشت که همه آنها را به کشور های بیگانه به مفت و به هدف خیانت به مردم افغانستان فروخت؟؟
4. یکی از نقطه های دروغ ساختگی فیلم پست های نظامی هزاره ها در مرز پاکستان است که این هم دروغی بیش نیست. اصلا هزاره ها پسته ای در مناطق جنوبی و خصوص مرز های پاکستان ندارند . هزاره ها کمک های کشورهای خارجی به جهاد افغانستان که از طریق پاکستان می رسید اصلا دسترسی نداشت چه رسد به این که مانند دیگران به غارت سرمایه های اصلی ملت افغانستان به سوی پاکستان توانمند باشند. آیا هزاره ها بودن که پیکر های پاره پاره بت ها و آثار باستانی افغانستان را به بازار های پاکستان فروخت یا کسانی دیگر بود که خود را فراموش کرده اند و به هزاره ها تهمت می زنند.؟؟؟
5. آیا هزاره ها بودند که همکاری مستقیم با روسها داشت وبا همکاری نیروهای نظامی روسی مانع پیروی جهاد مردم افغانستان شد؟ آیا هزاره ها بودند که پس از نابودی حکومت کمونیستی و بدون یک لحظه توقف تا حالا نیز از کمک های تسلیحاتی، مالی و سیاسی روس ها بهره مند است؟؟؟
حالا راه چاره چیست؟
شکی نیست که این توطئه امری بسیار خطر ناک و نابود کننده هویت و آبروی مردم هزاره است. در مرحله بعد به هدف نفاق افکنی بین مردم و اقوام افغانستان طراحی شده است لذا بسیار خطرناکتر از آن چیزی است که حالا می توانیم فکر کنیم.
این توطئه از ناحیه دست اندر کاران داخلی یک توطئه و یک خیانت ملی به حساب می آید زیرا که نابود کننده هویت قومی هزاره ها و تخریب کننده وحدت ملی مردم افغانستان است.
از ناحیه کشور هندوستان و دست اندرکاران خارجی نیز نابود کننده قدرت ملی- وحدت ملی – کشور افغانستان محسوب می شود زیر نفاق ملی و دشمنی بین اقوام را درافغانستان دامن می زند و این خود به تنش های قومی و تضعیف وحدت و همگرایی ملی دامن می زند.
از بعد دیگر این مساله یک دروغ آشکار و یک توطئه بسیار بسیار خطر ناک برعلیه یک کتله بسیار بزرگی از مردم افغانستان و هزاره ها است که از نظر اسلامی و دینی محکوم بوده و گناهی نا بخشودنی است و عاملان این توطئه با ید محاکمه شده و به جزای عمل خویش برسند.
از نظر اسلامی این مساله یک نوع خیانت و توطئه برعلیه بخشی از مسلمانان است علاوه بر این که نفاق اندازی بین مردم مسلمان افغانستان واقوام باهم برادر است از این نظر هم گناه و خیانت به اسلام و مردم مسلمان است و باید مورد پی گیری قرار گیرد و عاملان داخلی آن مجازات شود.
با توجه به این جنبه های دینی و سیاسی و ملی چند راه می تواند برای عمل دولت و فرهنگیان افغانی ومردم هزاره افغانستان ضروری باشد:
1. دولت هندوستان باید از مردم افغانستان و خاصه مردم هزاره رسما عذر خواهی کند و عاملان این جنایت تاریخی را مجازات کند ویا تحویل دولت افغانستان نماید.
2. این حقی مردم افغانستان وهزاره ها است که باید هیاتی از طرف دولت افغانستان تشکیل گردد تا عاملان اصلی مستقیم وغیر مستقیم دخیل در این سناریو را شناسایی و رسما محاکمه کند.
3. رسانه های ملی و خصوصی در افغانستان باید از طرف دولت ملزم باشد که این نفاق افکنی ملی و خیانت فرهنگی را برای مردم افغانستان ودر برنامه های متعدد روشن نماید تا میزان تاثیر گذاری این برنامه نفاق افکنانه فرهنگی را به حد صفر برساند و حقایق را برای مردم افغانستان بیان کند واز مردم هزاره اعاده حیثیت گردد و بر برادری اقوام تاکید صورت گیرد.
4. تنها ممنوعیت رسمی این فیلم از طرف دولت افغانستان کافی نیست زیرا انتشار این فیلم پس از این زمان بصورت غیر رسمی به شدت گسترش پیدا خواهند کرد. دولت باید در یک اقدام هماهنگ و حساب شده این فیلم را در سطح وسیع ملی و منطقه ای و حتی بین المللی ممنوع واز طرف دولت افغانستان بی اعتبار و نفاق افکنانه اعلام کند و حتی از پخش و نمایش آن در جنشواره ها و محافل عمومی و رسمی کشورهای منطقه و جهان ممانعت کند.
5. درصورتی که این مساله از طرف دولت افغانستان- که مقام رسمی و اصلی پی گیری این مسایل شناخته می شود- پی گیری نمی شود، حساسیت مساله و نیز عمق توطئه ایجاب می کند که مردم قهرمان وغیور هزاره خود به پی گیری جدی قضیه و اعاده حیثیت و محاکمه انقلابی دست اندرکاران این فیلم اقدام نمایند.
6. شکی نیست که این فیلم به حیثیت فرهنگی و اجتماعی و ملی و حتی دینی مردم هزاره ضربه وارد کرده و خواهند کرد. لذا پی گیری و اعاده حیثیت دینی، قومی و ملی مردم هزاره ایجاب می کند که این مساله بسیار جدی و حتمی تلقی گردد- همان گونه که تظاهرات کابل به خوبی نشان داد- از این رو مردم ونخبگان فرهنگی وسیاسی هزاره باید به محاکمه عاملان داخلی و خارجی این توطئه وخیانت ملی پافشاری جدی نمایند تا در آینده از تکرار چنین توطئه های جلو گیری به عمل آید.
درصورتی که این مراحل عملی نمی شود لازم است هنرمندان دلسوز وبا شهامت هزاره دست به کار شوند و ساخت فیلمی را در خنثی سازی و افشای دست اندرکاران این توطئه فرهنگی و ماندگار در برنامه داشته باشند. در این رابطه پیشنهاد می شود که نام فیلم خنثی سازنده « پشت پرده کابل اکسپرس» باشد و این فیلم همانند اصل آن همزمان به زبان های انگلیسی, پشتو, فارسی و عربی ترجمه شود و در سطح وسیع داخلی، منطقه ای و بین المللی پخش گردد.
محمدجاوید کاظمی از علودل جاغوری

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:53

مرک بر هنرپیشان هند

جوید اکبری پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 13:57 http://www.wahdat.net

سلام خیلی فلم بد مرک برکارکنانش

کمال کابلی پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 22:31 http://kamalkabuli.blogfa.com

درود بر حبیب جان پیمان .
آغا کنسرت که تمام شد آخر . بیا بنویس .
اگر طرف ما گذرت شد . پیام اسد بودا را در پیامخانه ام بخوان و جواب مرا در « ساعت ۱۳ » سایت عیسی مسیح . تا نظر شما چه باشد ؟
این پیام را مصلحتا حذف کن .
با محبت .

باچه آزره شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:09 http://bacheazrablogfa.com

http://www.bacheazra.blogfa.com/
سلام کاکی جان خوبی؟
گزارش تازه برای شما داردم
موفق باشی

دوست دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 20:43

پیمان گرامی تو را به کسی که عهد و پیمان بسته ای سو گند شرا فتمندا مید هم که در مورد فیلم کابل اکسپرس چیز ی بنو سید و شا ه کار ی تان را در این راستا نشان دهید . و اگر نه باز هم منتظر برف بام دوم باش که باز هم بالای بامت خواهد اندا خت .

حبیب پیمان سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:01 http://www.kabulexpress.info

سلام دوست عزیز آقای «دوست» و تشکر از پیام تان..!

ما در مورد فلم کابل اکسپریس نه تنها چیزی می نویسیم بلکه یک کمیسیون تشکیل داده ایم و یک وب سایت مستقیل ساخته ایم که از آن طریق می خواهیم دیدگاه ها و خواست های تمام افغان های مقیم اروپا را انعکاس دهیم و درعین حال فعالیت های خود را در این راستا وسیعتر و مداوم بسازیم. شما در چند روز دیگر تمام نوشته ها و تقاضا های مردم را در ارتباط به آن فلم از طریق وب سایت متذکره می خوانید و ان وقت برشما است که از خود جدیت نشان دهید و... تا این خایین ملی و ویران گران پول های صلح در افغانستان دیگر اینگونه غلط نکنند..!

آدرس وب سایت:
www.kabulexpress.info

تشکر

عطایی از دانمارک سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 23:41

»عطایی از دانمارک
از موقع استفاده شود اعتراض نامه تان را به وزیر خارجه کشور دوست (هند) که در کابل است بسپارید از او بخواهید که در این مورد تحقیق کنند . به او بگو وقتی که به یک هنر پیشه هندی در پروگرام تیلویزبونی( بیک برادر) در انگلستان شخصآ توهین شد , سر صدا هندی ها تمام دنیا را گرفت حتی در سطح دپلوماتیک مطرح شد و تونی بلر در مجلس انگلیس از هند ها معذرت خواست . حالا شما قضاوت کنید توهین به شخص مهم است یا به یک ملت است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دوست چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 20:28

پیمان گرامی باز هم سلام . یکدنیا سپاس از پیا مت به این حقیر ! مراجه نمودم دیدم . لازم به تذ کر است در حد امکان بین مها جرین دنمارک یک هما هنگی به و جود بیا ورید . از طریق تلفن ویا پیام های انتر نیتی یک گرد همای وراه پیمای عظیم را در شهر کو پنهاک در جلو سفارت هند تشکیل بد هیند وانزجار و نفرت تان را نسبت به این فیلم > با خبر نگا ران باز گو کنید . چناچه برادران ما در انگلیس چنین کار را کردند و در رسا نه ها خبری انعکاس خو بی پیدا کرد .

جاغوری پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:43 http://www.wahdat.net

محرم و عزاداری در جاغوری.


بازگشت حاجی ها.

بازگشت دانش آموزان پس از امتحان کنکور در غزنی.




محرم با شور و حال خاص خودش در جاغوری گرامی داشته می شود. امسال به علت برف زیاد و به دنبال آن سرمای استخوان سوز(مانند چند سال گذشته) روزانه برنامه های آن اجرا می شود. مساجد از ساعت یک بعد از ظهر الی ختم مجلس صدای واعظان و نوحه خوانان را همراه انبوه مردم عزادار به خود جذب می کند. مغازه های شهر سنگماشه اغلب سیاه پوشند و جای نوارهای تند هندی و ایرانی را که در گذشته از رادیو جاغوری پخش میشد؛ نوحه های پشتو ایرانی و افغانی گرفته است. نوار فروشی های شهر هم به جای پخش نوارهای موسیقی بیشتر نوحه های ایرانی راپخش می کنند. تلویزیون در هتل ها هم همین داستان را دارند. کلا جاغوری در عزای سرور و سالار شهیدان عزادار است.

حاجی هم اینروزها از حچ برگشته و به خانه هایشان می آیند. گفته می شود که امسال در حدود هشتاد و نه ۸۹ حاجی از جاغوری به زیارت حج مشرف شده اند. تسبیح؛ جوراب و جانماز هدیه هایی اند که آنها با خود برای مردم می آورند. پارچه نوشته های حج مبارک به طور معمول فروش خوبی دارند!!

دیروز آنعده از دانش آموزانی که برای گذراندان امتحان کنکور عازم غزنی شده بودند؛ برگشتند. اغلب دانش آموزان شرکت کننده در این دوره کنکور از سخت بودند سوالات علوم دینی شکایت داشتند!! درست است. متاسفانه در جاغوری به علوم اجتماعی و درسهای آن کمتر توجه نشان داده می شوند و در حالی که کلاسهای ریاضی فزیک مملو از شاگردان اند و به قول معروف جا برای سوزن انداختن در این کلاس ها نیست. از زمانی که نمرات امتحانی ریاضی و علوم تجربی با علوم اجتماعی مساوی شده وضعیت کامیابی شاگرادن جاغوری سیر قهقرایی داشته و افت محسوسی داشته است. جالب است! در کتابخانه ی عمومی جاغوری که یکی از بی نظیر ترین کتابخانه های هزاره جات است؛ دونفر نیست که در سالن مطالعه ی آن کتاب بخوانند. چرا؟

نعیم شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:56 http://pohantoon.blogfa.com/

سلام آقای پیمان

آپدیت نیستی!
ظاهرا ایام عزاداری امام حسین ع است

موفق باشید

بی نام شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 14:02

عرض ادب. نمیدانم که در قاره اروپا هستی یا جایی دیگری رفته ای؟ معلوم نیست که چرا به تلفن ها جواب نمیدهی! اگه ده مسافرت استی خدا یارت جانت اگه د خانه استی چای و چلم مددگارت. چند بار زنگ زدم آخرش مجبور برایت پیام می گذارم

حبیب پیمان شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 17:50

سلام بی نام بچش...!

فردا یک شنبه بین ساعت ۶ تا ۸ شب به وقت دیار شما برایت زنگ می زنم، امیدوارم تلیفونت را بگیری و با منی دور افتاده بگپی... خدای پامان

عطایی از دانمارک یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:19

»عطایی از دانمارک
پدر شدن ریس جمهور کرزی را به خود ایشان و فامیل شان تبریک میگویم . راستی خاطره یادم آمد که دوست دارم با شما در میان بگذارم . پارسال که ریس جمهور کرزی به دانمارک تشریف آوردند عده ای قلیلی از هموطنان ما ( که شامل بنده هم میشد ) افتخار دعوت به دیدار ایشان را داشتند . بعد از احترامات تشریفات , پیر مردی از میان حاضرین برخواست ضمن تعریف تمجدی از آقای کرزی گفت مدت تقریبآ چهل سال در دانمارک هستم از مهاجرین دوران عبدالرحمن هستم . عبدالرحمن چندین هکتار زمین ما را در ولایت ارزگان از ما گرفت , پدران مارا شهید کرد ما آواره شدیم دیگر روی وطن را ندیدیم . حالا شما ریس جمهور منتخب ما هستید از شما انتظار داریم دستور بدهید تا زمین های ما را پس بدهند و ما بتوانبم به سرزمین آبائی خود برگردیم . پیر مرد ادامه داد اجازه یک فکاهی بر تان بگویم . گفت مردی صاحب فرزند نمیشد پیش ملا رفت گفت ملا صاحب تعویذ و دعا بدهبد تا صاحب فرزند شوم . ملا گفت تعویذ و دعا را خو مه میتم ولی جول جول شیره شما باید بکنین ! که بدون جول جول بچه نمیشه . حاضرین و خصوصآ آقای کرزی بسیار خندیدن . آقای کرزی گفت اگه کاکا به جول جول کار جور میشه , خو دعا کو مه هم اولاد ندارم . پیر مرد خندید گفت شما دستور بتین و ما کوشش میکنم تا زمین های ما به دست بیآید , و ما دعا میکنیم شما جول جول کنید تا شما انشاالله صاحب فرزند شوید . آقای کرزی خندید و وعد همکاری داد .

URL: : Email:

نو اندیش یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 13:00 http://faslirehaie.blogfa.com

پیمان عزیز سلام !
به دلیل پاره ء از مصروفیت ها از دیر آمدن خود معذرت می خواهم. پیام صمیمانه وقشنگ که در بخش نظریات فصل رهایی گذاشته بودید ، بیانگر بیداری و آگاهی شما است که نسبت به جامعه ء محروم خویش دارید. در مورد یادداشتی ، دستان پنهان در قوام دهی فلم کابل اکسپرس ، در هرجایی که خواسته باشید با ذکر نام نویسنده ، میتوانید منتشر نمایید. کامگار باشید.

[ بدون نام ] دوشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 14:47

به راستی که سیاف شیاد ترین و جلاد ترین فرد سیاسی افغانستان است آنچه او مرتکب شد بر همه عیان و عریان است . سیاف را حتی در خارج به نام جنایت کار جنگی میشناسند . که باید محکمه شود و به جزای اعمالش برسد .
امــــــــــــا گردهمآئی سران اهل سنت و تشیع را یک عمل مثبت و به جا میدانم .
ملت افغانستان باید با هوشیاری و درایت تمام با اینگونه مسایل (اختلافات شیعه و سنی ) بر خورد کنند و نباید تحت تاثیر ایران و سعودی قرار بیگیرند . مستقل و برادروار
روی موضعات اسلامی بحث و تبادل نظر کنند .
ما نباید آتش عراق پاکستان را به کشور خود بیآوریم . به نظر من شیع متعصب و سنی متعصب هر دو مسلمان واقعی نیستن . چون سیاف در این مجلس نمایندگی از اهل سنت میکند بهتر نیست اندکی غور شود و شخصیت سیاف نقد نشود ؟؟؟؟؟؟
تا باشد سوُُِِ تفاهمی پیش نیاید .

[ بدون نام ] سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:41

محمد امین وحیدی چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:19 http://www.aminwahidi4u.blogfa.com

دوست عزیز سلام.

نامم امین وحیدی است و یک شهروند افغانی مقیم کابل هستم.
ازوبلاگ زیبای شما دیدن نمودم وخوشم آمد.
سینما میخوانم و در زمینه سینمای افغانستان ( بخصوص سینماگران هزاره) تحقیقات انجام میدهم . یک وبلاگ درباره سینما دارم و آدرس آن درزیرآمده است. امید وارم ازآن دیدن نمایید. درصورتیکه خوش تان بیاید یک لنک ( پیوند) هم بدهید. همراهی و همکاری شما باعث پیشرفت سینما گران افغانستان ( بخصوص سینماگران هزاره) خواهد شد.

ازاین کارشما ممنون و متشکرم و آرزوی موفقیت و سلامتی شما را دارم.


مخلص شما امین وحیدی ازکابل ویرانه!

www.aminwahidi4u.blogfa.com

070221352- 0777302005

Email: aminwahidi@yahoo.com

باچه آزره چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:31 http://bacheazrablogfa.com

کاکای نازنین سلام برشما ومهربانیی تان
طنزهای طالبانی را در http://www.bacheazra.blogfa.com/فراموش نفرمایید

ازاد چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 20:18 http://www.afshagar2.bgogfa.com

سلام به زودی در باره سید اسدالله مسرور که از طرف انوری مامور شهادت اشرف رمضان شده بود با مدرک خواهم نویشت.

دوست جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:28

چرا یک پشتون از طالب و یک تا جیک از ربانی ومسعود نقد نمیکند که چنین کرد و چنان کرد . اینمرد ازاد نیست بلکه اجیر کدام کسی است که چنین میکند.

عطایی از دانمارک جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:24

به راستی که سیاف شیاد ترین و جلاد ترین فرد سیاسی افغانستان است آنچه او مرتکب شد بر همه عیان و عریان است . سیاف را حتی در خارج به نام جنایت کار جنگی میشناسند . که باید محکمه شود و به جزای اعمالش برسد .
امــــــــــــا گردهمآئی سران اهل سنت و تشیع را یک عمل مثبت و به جا میدانم .
ملت افغانستان باید با هوشیاری و درایت تمام با اینگونه مسایل (اختلافات شیعه و سنی ) بر خورد کنند و نباید تحت تاثیر ایران و سعودی قرار بیگیرند . مستقل و برادروار
روی موضعات اسلامی بحث و تبادل نظر کنند .
ما نباید آتش عراق پاکستان را به کشور خود بیآوریم . به نظر من شیع متعصب و سنی متعصب هر دو مسلمان واقعی نیستن . چون سیاف در این مجلس نمایندگی از اهل سنت میکند بهتر نیست اندکی غور شود و شخصیت سیاف نقد نشود ؟؟؟؟؟؟
تا باشد سوُُِِ تفاهمی پیش نیاید .

باچه آزره یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:40 http://bacheazrablogfa.com

کاکی سلام از بس چیم ده را شیشتوم که امده ایدغله طالبو ره توغ کنی نمادی
آلی توره دعوت مونوم که یک ره بیه طنز های طالبانی ره توغ کو .
سبز.موفق وسربلند باشی.همه فامیل را سلام میرسانم

قیس یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 13:11 http://www.qais123.blogfa.com/

سلام برادر گرامی ! خدا وند برقوم ظالم لعنت نمو ده .
در مورد تاکستان های سو خته شمالی برو زم .

عزیز نوری دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:46 http://www.k-resalat.blogfa.com

سلام
از مطالبتان بسیار استفاده کردم.
فرصت کردید به وبلاگ ما هم سری بزنید.
شاید در بعضی از دردها مشترک باشیم.
بدرود

زینت سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:40 http://zinatnoor.persianblog.com

سلام به پیمان گرامی / خیلی جالب نوشته اید / واقعا داود سرخوش با داشتن صدای زیبا و انتخاب شعر خوب در این اواخر جای پر ارجی در میان مردم برای خود باز کرده مخصوصا همان آهنگی ( وطنم مباد روزی ) / شاد باشید/ زینت

عزیز نوری سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:01 http://k-resalat.blogfa.com

سلام
از اینکه به وبلاگ ما آمدید کمال تشکر را داریم.
ما وبلاگ شما را در لینک دوستان وارد کرده ایم.
موفق باشید

قیس چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 14:46

پیمان گرامی سلام . باز هم به یک داستان کوتا مختصر مفید > و حقیقت بروزم .بیا وببین نظر بده !

دانشجو پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:46 http://afghangraduates.blogfa.com

به احترام آزادی چندی روزی لینک این وبلاگ را در خانه گرمتان مهمان باشید زیاد مزاحمتان نخواهیم شد.
سبزترین آرزوهایمان صدقه مرامتان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد