خندیدن یک چیز طبیعی است. خنده گاهی خواسته و گاهی نخواسته صورت می گیرد. انسان در زمان های مختلف و به اشکال متفاوت می خندد. خندیدن گاهی شیرین است و گاهی هم تلخ. خندیدن گاهی محبت آمیز است، گاهی نفرت برانگیز، گاهی تحقیر آمیز و گاهی هم هیچ مفهومی خاصی ندارد. صفحه روی انسان در واقع یک پرده ای است، مانند صفحه کامپیوتر، که وضعیت درونی انسان را می نمایاند و اینکه شخص چه فکر می کند و در چه وضعیت قرار دارد را، به بیننده می رساند. خنده هرچند خودش را در چهره ظاهر می سازد، اما در حقیقت چیزیست که از قلب و مغز تولید شده و در چهره شکل می گیرد.
بهر صورت خنده هرچه هست، چیزی خوبی است در صورتیکه به آن رنگ و روغن داده نشود و بصورت طبیعی خندیده شود. اینجا به خندیدن یک آواره نظر اندازید و ببینید که این از کدام نوع خنده است...
برخود خندیدن
دیشب زخواب جستم یک خوب خنده کردم
بر خود و شیشه های مشروب خنده کردم
زن خاک شهر غربت روبید و من ز مستی
بر شرشر صدای جاروب خنده کردم
در محفل زلیخا یوسف چو تکیه زد من
بر قطره قطره اشک یعقوب خنده کردم
خفاش شب چو برداشت با چنگ روسری را
بر اشک دختران محجوب خنده کردم
اکتوبر ۲۰۰۵ سویدن
تفریح: یک آهنگ تصویری از شاد روان سرور سرخوش
امید که دایم خندان باشید. میدانی که نخستین نظر دهنده این متنت استم. آنهم به فاصله چند دقیقه.در وبلاگستان شما آدرس جدیدم را گذاشتم تا اگر خواستی در لیست مذکور علاوه نمایی. نوشته ها یت عالی، نقد سیاسیت نا رسا و اشعارت مناسب اند. موفق باشید.
دمت گرم اقای پیمان
واقعا جالب بود
سلام
خوب وبه موقع سروده ای
سلام و... چند شیشه بود؟
دوست گرامی سلام !
اگر تمایل داشتید ، می توانید این یادداشت را در وب فصل رهایی ، مطالعه فرمایید :
پارلمان پایان کار نیست
سلام
بچیم ناف شعر کشیدی
درمحفل زلیخا یوسف چو تکیه زد من ؟
مصرع ها به یکدیگر ارتباط ندارد
خفاش ............
بر اشک..............
بازم سلامی از دور دست ها. من هم وقتی شعرها را تا آخیر خواندم به تاریخش که رسیدم خندیدم. دمت گرم . مثل که دود پتی ات را نه نوشیده ای . تاریخ را اصلاح کو
آقای پیمان... عجبا !
حبیب عزیز سلام / واقعآ زیبا بود / منهم میخواهم بخندم ولی یک خواب دیده ام پریشان .چگونه بخندم؟...بیا وتعبیرش کن / بامحبت : مهر
خنده داروی خوبی است.آن هم در سرزمین غربت که هیچ چیز درد هجر را درمان نمی کند....همیشه خندان باشی
سلام
چه خوب و قشنگ بود
شعر موضوعی شما. شاد و خندان باشی
سلام حبیب گرامی از خواندن شعر تان لذت بردم در مورد سوال شما دوست گرامی باید عرض کنم فعلا بنده در شهر کویطه بسر می برم شاد و خندان باشید
به ادامه این خندیدنها یک مطلب بی خنده دیگر.
با سلام خدمت دوست گرامی پیمان عزیز.
هیچ پیدایت نیست. از مرگ ما بیزاری ولا.
دعای ما با توست .
به ادامه مطلب اولی:
از مطلب بی خنده ما هم دیدن کنید
برخود و شیشه های مشروب خنده کن خوب
بر .... زندگی (تیر می شود ) دوست ٬ دایم بزن چنین چوب
///// شوخی//// بود شوخی...بیرار.... کجایی الی آوال گیر مو نموشی .. بی خریدار نی لو موره ..
بی نام بیچیش خوب چیز را متوجه شده ای. تو خو همیشه امی رقم تیز هوش بودی و هستی. می ترسم کدام روز نخست وزیر آسترالیا را سر کدام اشتباهش گیر نکنی... هاهاها
بینا جان و مادرش را هم سلام زیاد بگو! روزت خوش و سرشار از عشق غزالان تیزپای شهر خود باشی!
سلام.... تو که مصروف باشی خوبس.!
به خیلی چیزهای دیگه هم بخند
وقعا که اشعار تان جالب است. من با وحود اشخاص تلاش کار همانند شما افتخار دارم.
جواد محبی از لندن.
سلام! بیانیه کمیته دفاع از حقوق عاشقان را بخوانید و امضا کنید
سلام و مانده نباشید
من چند مدتی است که وبسایت شما را پیدا کرده و میخوانم،محتویات آن جالب میباشد و خوشحالم که چیزهای خوبی را منعکس میکنید، من هم تازه گی ها یک وبلاگ ساخته ام و اگر شما آدرس وبلاگ مرا در سایت قرار دهید خوشحال خواهم شد ، من نیز آدرس سایت و وبلاگ شما را حتما در وبلاگ درج خواهم کرد.
http://rezaee-m.blogfa.com
به تمام بازدیدکنندگان عزیز سلام.
در پاسخ به دوست دوست داشتنی ام « خودت میدونی من کی هستم»، عرض کنم شما از متن و چند پارچه شعر طنزی که نوشته ام، چیزی غیر از آنچه که هدف من بوده، برداشت کرده اید. عرض شود اینکه هدف من خندیدن برخود است. یعنی ما وقتی اینجا می آییم، به یک سلسله کارهای منفی دست می زنیم. فرض کنیم که زن من ساعت ۴ صبح از خواب بر میخیزد و به پاک کاری شفاخانه ها و جاده ها می پردازد و من آلکهول می نوشم و مستانه می خندم بدون اینکه کدام ملاحظه ای داشته باشم که در کجای این دنیا هستم و در چه وضعیتی قرار دارم و... هدف مشخص من این بوده، نه اینکه من از راستی خودم نوشیده ام و می خندم. در حقیقت من کسی هستم که خنده را تقریباْ فراموش کرده ام در این دنیا...
میدانم ناراحت هستی، اما برای من قابل احترام، عزیز و دوست داشتنی می باشی!
تنت بناز طبیبان نیازمند مباد!
سلام
امیدوارم که موفق باشی.
خنده خیلی خوب است. بر هر لبی در هر حالتی خنده می آید. خنده چه مفهوم تلخ داشته باشد و چه روایتگر شادی باشد زیباست.
امیدوارم که همیشه لبخند شادی برلبانت نقش بندد.
...پیمان جان ... سابق از خلطه پلاستیکی میزدی نه بیرار. / حالا گپت ده شیشه رسیده...!
در سایت افغان – جرمن راجع به وصف سیما سمر چند کلمهُ نوشته شده : دوستان میداند که درین سایت چند نفر متعصب که از سر و پای شان متأسفانه نفرت میدارد گرد هم جمع شده و اکثر اوقات مضمونهای شان هم به زبان پشتو است در حالیکه در افغانستان طبق معلومات ملل متحد و غیره تقریباً 60% مردم افغانستان به زبان دری صحبت میکنند و 30 % به زبان پشتو و متباقی به زبانهای مادری خود شان . اما در مورد سیما سمر باید اذعان کرد که سیما سمر در ( زمان جهادیان و طالبان ) مصدر خدماتی شده اند و کمک هاییکه جامعهُ جهانی بنام یک زن برایش کرده است از طریق موسسهُ شهداء خدماتی در افغانستان انجام داده که به نوبهُ خود قابل قدر است گرچه از کمکها سوء استفادهُ زیادی صورت گرفته ،بهر صورت درین اواخر بعد ازینکه به ریاست حقوق بشر موظف گردید و تا اندازهُ پولدار هم شد به یک شخص پسیف تبدیل شده و یک مزدور بلی گوی آقای کرزی است در حالیکه موسسهُ حقوق بشر نسبتاً مستقل بوده و حقوق مادی شان از طرف ملل متحد تمویل میشود. سیما سمر حتی یک انتقاد مؤثر را در مورد نوع انتخابات و تقلب در ریاست جمهوری را ابراز نداشته است . سیما سمر اگر چند کمک را به جاغوری کرده در دیگر نقاط افغانستان و حتی هزارجات یا هزارستان چندان مؤثر نبوده در حالیکه کمک جهانیان بیشتر برای تمام نقاط هزارستان بوده است. سیما سمر برای هزاره هاقطعاً مفید نیست چراکه در اداره اش هزازه بسیار موقف ضعیف دارد و از تقرر هزاره های لایق در مؤسسهُ حقوق بشر به خاطر هزاره بودنش ابا می ورزد تا آقای کرزی ، سیاف ، ربانی و قانونی ایشان را قوم پرست فکر نکند و ازین نگاه به هزاره های لایق ضربهُ سنگین زده و این یک ظلم بزرگ در حق هزاره ها است. سیما سمر متأسفانه درین اواخر به جاغوری هم چندان علاقهُ ندارد چراکه می تر سد در آینده جاغوری هزاران سیما سمر دیگر تربیه نکند چونکه سیما سمر بسیار کیش شخصیت پرستی دارد . کمکها پول شخصی سیما سمر نبوده و همین موقف را از هم برکت هزارجات بدست آورده ، تقریباً سیما سمر را در مورد بر خورد با هزاره های لایق میتوان خلیلی دوم لقب داد یعنی آن دو نمیخواهند غیر خود شان یک هزارهُ سومی هم رشد نمایند. ذکرت عندالله .
سلام
مصاحبه باآیت الله آصف محسنی دراتریش
آقای محصل از دانشگاه کابل سلام بر شما و تشکر از پیام تان.
من در مورد انتقادت چیزی نمی گویم چون نظرت است، اما اینکه می نویسی «کثیف و ...» را از محصل واقعی دانشگاهی بعید می دانم و فکر می کنم شما نامی را به خود داده اید، حقیقت ندارد. من طرفدار نقد، انتقاد و طنز هستم و همیشه دوست دارم اشتباه اشخاص و افراد موظف باید در محضر عام آشکار گردد تا شخص از تکرار اشتباه خود جلو گیری نماید، اما دشنام دادن و فحش را بنام انتقاد، منطقی نمی دانم و طرفدارش نیستم.
امیدوارم درکم کنی!
موقف باشی
سلام پیمان عزیز . امید که حالت خوب باشد در سرمای اروپا . دوست عزیز اگر لطف کنی و وبلاگهای که دیگر حذف شده و یا نویسنده آن سالهاست که دیگر مطلب نمی نویسد را از لینکستان خود حذف کنید خیلی بهتر میشود .
سلام دوستی عزیز،مثل همیشه زیباه نوشته اید.موفق و شاد باشید.
بخند تا میتوانی خنده خوب است/ که غم آتش و آدم مثل چوب است. همیشه خندان باشی عزیز.